چرا بیشتر بچهها نمیتوانند تنها بازی کنند؟
اگر بچهها مهارت مستقل بازیکردن داشته باشند، دیگر نیازی به ساعتها تماشای تلویزیون و بازی با تبلت ندارند؛ والدین هم میتوانند زمانی برای خود در خانه داشته باشند، اما مشکل کجاست که بیشتر بچهها نمیتوانند تنها بازی کنند؟
«بچههای این دوره و زمانه اغلب تنها هستند؛ تکفرزندهایی که خواهر و برادر همبازی ندارند. بازیهای گروهی بچههای کوچه و محله هم نسبت به قدیم خیلی کمتر شده و با تغییر شرایط و سبک زندگی مردم، بیشتر بچهها باید خود را در فضای خانه و با اسباببازی سرگرم کنند.
تا همین چند ماه پیش مهد کودک، کلاسهای ورزشی و هنری و سرگرمیهای بیرون از خانه دایر بود و بچهها چند ساعتی از روز در محیط آموزشی- سرگرمیِ گروهی قرار میگرفتند، اما در شرایط اپیدمی ویروس کووید-١٩ از این نعمت هم محروم شدند و بچهها ماندند و روزهای طولانی بهار و خانهای کوچک که باید در آن سرگرم شوند.
شاید بیشترین گلایه پدران و مادران از روزهای در خانه ماندن، سرگرم کردن بچهها باشد. اما اگر بچهها مهارت مستقل بازیکردن داشته باشند، دیگر نیازی به ساعتها تماشای تلویزیون و بازی با تبلت نیست؛ والدین هم میتوانند زمانی برای خود در خانه داشته باشند، اما مشکل کجاست که بیشتر بچهها نمیتوانند تنها بازی کنند؟
دکتر لارا، روانشناس کودک است. او در توصیه به والدین برای سوقدادن بچهها به مستقل بازیکردن میگوید در برنامههای روزانه خود، زمانی برای تنها بازیکردن بچهها تعریف کنید؛ مثلا هر روز صبح بعد از خوردن صبحانه و انجام تکالیف و درس و مشق، به بچهها بگویید حالا وقت آن است که بروی و خودت بازی کنی. واکنش بیشتر بچهها در این شرایط درخواست برای تماشای تلویزیون است یا اینکه غر میزنند که نمیدانند چه بازیای باید انجام دهند و هیچ اسباببازی خوبی ندارند؛ در نهایت هم از مادر یا پدر میخواهند با آنها همبازی شوند.
چرا این اتفاق میافتد؟ به این چند موقعیت نگاهی بیندازید:
۱- نوزاد با جغجغهاش بازی میکند. پدر جغجغه را از دستش میگیرد و تکان میدهد؛ شاید برای این که مطمئن شود جغجغه صدا دارد! یا شاید برای اینکه مطمئن شود فرزندش میداند جغجغه چطور کار میکند.
۲- بچه دو ساله مشغول چیدن بلوکهای خانهسازی کنار هم است؛ مادر میگوید: «بچینشون روی سر هم تا برج بسازی.»
۳- بچه سه ساله پازلش را درست میکند. پدر به او کمک میکند و میگوید «آفرین!»
۴- بچه چهار ساله نقاشی میکشد و همه رنگها را با هم قاتی میکند. مادر میگوید: «وقتی همه رو با هم ترکیب میکنی، همه چیز قهوهای میشه و همه اون رنگهای قشنگ از بین میرود!»
۵- بچه پنج ساله با لِگو دیوار میسازد. پدر میگوید: «خیلی خوب میشه اگر باهاشون خانه درست کنی.»
یکی از کارهایی که والدین عاشق انجام دادنش هستند این است که دائما به بچههایشان چیزی یاد بدهند، ولی باید یادشان باشد که بچهها زمانی چیزی را خوب یاد میگیرند که خودشان آن را تجربه و کشف کنند. از آنجایی که بچهها همه چیز را از طریق بازی کردن یاد میگیرند، دخالت در بازی آنها، نهتنها حس کنجکاوی و هیجانشان را برای یاد گرفتن کم میکند، بلکه لذتی را هم که کودک از «تنها بازی کردن» میبرد، از او میگیرد.
خود را مسئول بازی کردن کودک ندانید
دخالت کردن در بازی بچهها از همان ماههای اول و نخستین واکنشهای او نسبت به اسباببازی شروع میشود و مهمترین علتش تمایل ناخودآگاه والدین برای آموختن به بچههاست؛ چرا که بدون اینکه خودمان متوجه باشیم، میخواهیم همه چیز را به فرزندمان یاد بدهیم؛ خودمان را متخصص بازی کردن میدانیم؛ درست همانطور که متخصص همه چیز هستیم! همه ایدههای خوب را فقط ما بلدیم و بچهها برای درست بازی کردن به ما نیاز دارند. اصلا میدانید جریان چیست؟ ما بزرگترها مسئول بازی بچهها هستیم! خیلی خندهدار است، نه؟!
چطور توقع غلط در کودک ایجاد میکنیم
به گفته این روانشناس کودک، واقعیت این است که از همان نخستین برخوردهای ما با کودک، او یاد میگیرد که برای بازی کردن به بزرگترها نیاز دارد. با برنامهریزی بیش از حد و مشغول و درگیر کردن لحظه به لحظه کودک (از این بازی و سرگرمی به آن یکی) باعث وابستگی او به خودمان میشویم، چرا که هیچ جایی برای مستقل بودن باقی نمیگذاریم؛ بنابراین وقتی بچهها وقت آزاد پیدا میکنند و نمیدانیم چطور سرگرمشان کنیم، به این نتیجه میرسیم که حوصلهشان سر رفته و بلافاصله پیشنهاد میدهیم که تلویزیون ببینند؛ کاری که از رشد مهارتهای بازی کردنشان جلوگیری میکند. در این میان، خانوادهها ناگهان در شرایطی مثل روزهای قرنطینه در خانه حبس میشوند و آنوقت است که بچهها توقع دارند دائما سرگرمشان کنیم و با آنها وقت بگذرانیم.
بچههای غرق در بازی، در آینده خلاقتر و تواناتر میشوند
لارا که مشاوره سرگرمی دوران پیش از دبستان میدهد، توصیه میکند: «اگر در شرایطی قرار دارید که میخواهید فرزندتان به تنهایی و برای مدتزمان طولانیتر با خودش بازی کند، به هیچوجه احساس گناه نکنید. استقلال بچهها در بازی کردن نهتنها برای شما خوب است و به شما فرصت میدهد به کارهای خودتان برسید، بلکه باعث رشد و استقلال فرزندتان هم میشود، البته به یک شرط؛ اینکه شما به اندازه کافی وقت برای با هم بودن صرف کنید! تحقیقات نشان میدهد بچههایی که بهطور منظم در دنیای بازی غرق میشوند، به مرور زمان مهارت و ویژگیهایی کسب میکنند که در ادامه زندگی به آنان بسیار کمک میکند؛ مانند توانایی بالا در حل مشکلات، سرسختی و پشتکار، بالا رفتن قدرت تمرکز، مدیریت استرس و بالارفتن قدرت تخیل برای خلق موقعیتها.»
آموزش صبر و لذت از اوقاتی آرام
میدانید آموزش بازی کردن مستقل به فرزندان چقدر اهمیت دارد؟
تقویت تخیل و بازیهای خلاقانه: کودکان زمانی خلاقتر میشوند که بزرگسالان در کارگردانی امورشان نباشند. آنها نیاز به انطباق با قوانین خاص یا توضیح بازی دیگران ندارند، این کار جلوی خلاقیت آنها را میگیرد.
داشتن اوقاتی آرام: با وجود تلویزیون، بازیهای رایانهای و همه شلوغیهای زندگی، کودکان فرصت زیادی برای آرامش ذهنی ندارند. بازی مستقل (مانند نقاشی یا بازی با لگو) میتواند به ایجاد مهارتهای پایدار ذهنی مثل حل مسأله در آینده کمک کند. کودکان بدون راهنمایی والدین و قدم گذاشتن در شنیدن پیشنهادهای ما، با آزمون و خطا به راهحل میرسند و همه چیز را خودشان تجربه میکنند.
آموزش صبر و مقاومت: در بعضی مواقع، کودکان باید یاد بگیرند والدین همیشه در دسترس نیستند. مستقل بازی کردن آنها را صبورتر میکند و درواقع مطمئن میشوند که میتوانند تنهایی کارهایی انجام دهند تا زمانی که مادر یا پدر بتواند در اختیار آنها باشد. تنهایی بازی کردن بچهها مزایایی هم برای والدین دارد؛ بسیاری از پدر و مادرها مجبورند گاه به گاه در خانه کار کنند. اگر کودکان مهارت تنهایی بازی کردن را آموخته باشند، آنها با اطمینان خاطر و بدون نگرانی از ایجاد مزاحمت به امور خود میرسند. والدین همچنین برای استراحت، گفتوگوی تلفنی با یک دوست، تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه یا گفتگو با شریک زندگی به زمان نیاز دارند.
چطور میتوانید فرزند خود را ترغیب کنید که بهطور مستقل بازی کند؟
انتظارات خود را برای کودک توضیح دهید. بهعنوان مثال، از او انتظار دارید هر روز ١٠ تا ٣٠ دقیقه (بسته به سن) خودش به تنهایی بازی کند. مطمئن شوید او این انتظار را تهدید تلقی نکند؛ میتوانید همه دلایل را برایش توضیح دهید. یک وسیله برای آلارم تنظیم کنید و به کودک خود نشان دهید تا بداند چه موقع اجازه دارد بازی را متوقف کند و بیاید و به شما بگوید چه کارها یا چه نقاشی و کاردستی درست کرده است.
البته او را آزاد بگذارید که اگر دوست دارد از این بازه زمانی بیشتر هم برای تنهایی بازی کردن میتواند استفاده کند. به افکار و ایدههای بیپایان بپردازید. کنار هم بنشینید و فهرستی از تمام فعالیتهایی که به ذهن کودک میرسد، بنویسید. بازی با لگو، پازل، کلمات درهم، طراحی کلاژ و بازی با عروسک میتواند در میان این ایدهها باشد.
مرزها را مشخص کنید. مطمئن شوید کودک شما میداند چه کاری در مستقل بازی کردناش مجاز نیست. مثلا آیا اجازه استفاده از قیچی یا چسب را دارد؟ آیا اجازه دارد بیرون از خانه برود یا از آشپزخانه استفاده کند؟ اگر بازی او شامل مواردی است که مجاز به انجام آن در تنهایی نیست، او را به انتخاب یک فعالیت متفاوت ترغیب و برای شروع یک بازی دیگر کمکش کنید.
کودک را تشویق کنید. با تمام وجود نسبت به تعریف کاری که کودک در تنهایی انجام داده است، علاقه نشان دهید، برای دستاوردی که در بازی مستقل کشف کرده یا ساخته است، شوق و ذوق نشان دهید.
٦ توصیه برای همراهی بازی کودکان
بازی آن چیزی است که بچهها در آن یاد میگیرند، کشف میکنند و احساسات بزرگ را تجربه میکنند. بازی کردن شغل بچههاست و آنها را میسازد و اگر بخواهیم از زاویه «لذت بردن از زندگی با بچهها» به موضوع نگاه کنیم، بازی آن چیزی است که بچهها را خوشحال میکند.
١- به بازی فرزندتان احترام بگذارید
تحقیقات نشان داده که اگر به بچهها فرصت تنها بازی کردن داده شود، عمیقتر فکر و بازی میکنند.
حالا بازی عمیق چیست؟ وقتی بچهها با همه وجودشان درگیر بازی میشوند و زمان را فراموش میکنند. به بیان دیگر در دنیای خود غرق شده، چیزهای زیادی میبینند و کشف میکنند و به معنای واقعی از بازی کردن لذت میبرند. وظیفه ما این است که به بازی آنها بهعنوان شغلشان احترام بگذاریم و بهعنوان کار باارزش با زمان بازی کردن مستقل بچهها برخورد کنیم.
٢- زمان و مکان مناسب را انتخاب کنید
برنامه داشتن، برای بچهها خیلی خوب جواب میدهد. آنها با داشتن برنامه میدانند چه توقعی از روزشان داشته باشند و همین اشتیاق آنها را برای گذراندن روز بیشتر میکند و ذهنشان را آماده. برای اجرای برنامه، مکان مناسب و امن برای تنها بازی کردن آنها تعریف کنید؛ فضایی که در آن نیاز به مراقبت دائمی بزرگترها نباشد. بچهها در این فضا استقلال را تجربه میکنند. این فضا اگر با امکان کثیف کاری هم همراه باشد خیلی بهتر است. بچهها بدانند در مکان بازی میتوانند با آبرنگ نقاشی و خمیربازی کنند یا با چسب و قیچی کار کنند. به بچهها یاد بدهید در محدودهای که برایشان تعریف میکنید، کثیف کاری کنند، البته توقع مقداری کثیفی را داشته باشید. اما بچهها با تکرار یاد میگیرند که چارچوبها را بپذیرند.
٣- نیازهای او را برآورده کنید
اگه فرزندتان اصرار به تنها بازی کردن دارد، مطمئن شوید که در برنامه و روتین روزانهاش وقت کافی با شما میگذارد و توجه والدین را هم دارد. هر روز برای هر کدام از فرزندانتان یک زمان دو نفره بیست دقیقهای برای بازی و سرگرمی تعریف کنید. این یعنی شما بیست دقیقه از وقت خود را برای بازی کردن بهطور کامل و بدون هیچ مداخلهای در اختیار فرزندتان قرار میدهید. در طول روز هر جا که فرصت دارید و با هر کاری که میتوانید فرزندتان را از ته دل بخندانید. شاید باور نکنید، ولی اینکار به کاهش استرس بچهها خیلی کمک میکند.
از ارتباط فیزیکی غافل نشوید، او را بغل کنید و ببوسید. وقتی کارهایش مانند لباس عوض کردن یا مسواک زدن را انجام میدهید، همه حواستان به او باشد. در این صورت است که بچهها دائم به دنبال توجه گرفتن از پدر و مادر نیستند. شما در اصل با گذراندن وقت با کیفیت با فرزندتان، کمک میکنید که مسیر یادگیری «تنها بازی کردن» را برای او فراهم کنید.
٤- به بچهها اعتماد کنید، آنها از یک جایی شروع میکنند
بعضی بچهها خودشان میتوانند شروع کننده بازی باشند، اما بعضی برای شروع به کمک نیاز دارند. اینکه فقط به آنها بگویید «خب دیگه برو خودت بازی کن.» نهتنها کار نمیکند بلکه باعث میشود احساس کنند نمیخواهید با آنها وقت بگذرانید. بچهها برای رسیدن به مرحله «تنها بازی کردن» به کمی کمک از سمت شما نیاز دارند. ١٠دقیقه وقت بگذارید و فرزندتان را که درحال بازی کردن است تماشا و تحسین کنید: «کمکم وقتشه که خودت بازی کنی، اونوقت میتونی هر بازی که دوست داری رو انجام بدی و من هم به کارهام برسم. ولی قبلش بیا ١٠دقیقه پیش هم باشیم تا من بازی کردنت را ببینم، چون عاشق اینکارم.»
ساعت موبایلتان را روی ١٠دقیقه تنظیم کنید. بنشینید و بازی کردنش را تماشا کنید. ذوق کنید و او را تحسین کنید، ولی بدون دخالت در روند بازی، قضاوت یا ارزیابی؛ او میفهمد که بازیاش برای شما مهم است. آرام آرام خودتان را از بازی دور کنید. به آشپزخانه بروید و مثلا بعد از ٥ دقیقه دوباره بیایید و لحظهای کنارش بنشینید. رفته رفته آنقدر در بازی غرق میشود که متوجه حضور و غیاب شما نمیشود.
٥- به اسباببازیها نظم بدهید، اما میزان دسترسی بچهها را محدود کنید
اسباببازی زیاد باعث سردرگمی بچهها میشود و نمیتوانند روی هیچکدام از اسباببازیها تمرکز کنند. بچهها به چیزهای جدید اطرافشان خوب توجه میکنند؛ بنابراین هرازچندگاهی اسباببازیهایی را که فرزندتان برای مدتی سراغ آنها نرفته از دسترس خارج و در جایی نگهداری کنید. وقتی بعد از چند هفته دوباره آنها را وارد چرخه بازی کنید میبینید که با لبخند از آنها استقبال میکنند.
٦- بچهها را تشویق به بازیهای عمیق کنید
وقتی که ما در بازی بچهها دخالت میکنیم، آنها مجبور میشوند بازیشان را دوباره تکرار کنند. همین باعث میشود که نتوانند درگیر بازی عمیق شوند؛ بنابراین اصلا در بازی آنها دخالت نکنید و برای وقت بازی آنها ارزش قایل شوید. شنیدن موسیقیهای آرام و کلاسیک هنگام بازی به بچهها کمک میکند که بهتر تمرکز کنند، ولی صدای تلویزیون و رادیو آنها را اذیت میکند